English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (8760 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
central strip U جداکننده جهات
central strip U نوار میانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to strip something off U کندن [پوست]
strip U لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
strip U نخ را با دست از قرقره ماهیگیری کشیدن
strip U سطح پیست شمشیربازی
strip U کشیدن یا انداختن توپ از دست حریف
strip U بند
strip U نوار مین گذاری باند فرود موقتی
strip U نمایش که یک خط از متن را نشان دهد
strip U حذف داده کنترل از پیام دریافتی و باقی گذاشتن اطلاعات مربوطه
to strip something off U درآوردن [ملافه از لحاف]
to strip something off U کندن پوست [میوه]
to strip something off U کندن پوست [درخت]
strip U ماده طولانی نازک
strip U نوارسردوشی
strip U تخلیه موادخطرناک یا قابل انفجار
strip U پاک کردن
strip U لخت کردن
strip U برهنه کردن
strip U محروم کردن از
strip U باند فرود
strip U چاک دادن تهی کردن
strip U باریکه
strip U نوار
strip U قطعه باریک
strip U کندن
mica strip U باریکه میکا
fuse strip U فیوز نواری
felt strip U نوار نمدی
drag strip U مسیر مسابقه اتومبیلرانی سرعت
fuse strip U نوار بسیار باریک ذوب شونده فیوز
flooring strip U کفپوش
friction strip U نوارآتشزن
strip club U باشگاهرقصStriptease
strip lighting U نوعیسیستمروشنایی
strip mall U مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
strip mall U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
mine strip U باند مین گذاری
wide strip U نوار پهن
photographic strip U نوار عکاسی
strip mosaic U نوار موزاییک عکس هوایی
photographic strip U باند عکاسی
phosphor strip U نوار فسفر
shutdown strip U منطقه بعد از خط پایان که رانندگان از سرعت خود می کاهند
strip alert U اماده باش 5 دقیقهای
strip alert U اماده باش روی باند فرود
strip footing U شالودههای نواری
strip footing U شالوده نواری
mine strip U نوار مین
strip fuse U فیوز نواری
strip sodding U پوشش نواری چمنی
titling strip U قسمت مربوط به درج اطلاعات روی عکس هوایی
strip mall U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
landing strip U باند فرود
landing strip U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
film strip U نوار فیلم
film-strip U نوار فیلم
air strip U فرودگاه
comic strip U کارتون
air strip U باند فرود یاپرواز
comic strip U فیلمهای نقاشی شده
air strip U باند فرودگاه
central U کامپیوتر مرکزی
central U تلفن چی مرکزی
central U کلمه با طول کوتاه
central U متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
central U مرکزی
central U ترمینالی که ارتباط بین کامپیوتر مرکز و ترمینالهای راه دور را برقرار میکند
central U واحد ورودی و خروجی
central U فضایی در حافظه که محل آن مستقیماگ و به سرعت توسط CPU قابل آدرس دهی است
central U گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
central U که برای تولید کلمات بزرگ CPU با استفاده از روش ها تقسم بیت به کار می رود
central U واحد محاسبات و منط ق
contour strip cropping U کشت نواری برروی خطوط میزان
magnetic strip card U کارت نوار مغناطیسی
hot rolled strip U باریکه نورد شده داغ
strip mining [American E] U استخراج معدن روباز
fusible metal strip U نوار فلزی ذوب شونده
narrow strip mill U نورد نوار باریک
opencast strip mine U قالببازخطمعدن
fuse mounting strip U نوار باریک فیوز
to strip the paint off the wall U رنگ را از دیوار [با خراش] کندن
To undress . to strip one self naked . U لخت شدن
wide strip mill U دستگاه نورد نوار پهن
continuous strip photography U عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
hot strip mill U مسیر نورد گرم
strip chart recorder U ثبات نوار کاغذی
continuous strip imagery U عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
continuous strip camera U دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
weather central U مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
central load U بار مرکزی
central stile U چهارچوبدربمیانی
Central America U آمریکایمرکزی
central circle U دایرهوسط
central column U ستونمرکزی
central defender U مدافعوسطی
central incisor U دندانپیشینمرکزی
central nave U کلیسایمرکزی
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
central reservation U مرکزرزروکردن
central screw U پیچمرکزی
switching central U مرکز تلفن خودکار
central heating U حرارت مرکزی
central sulcus U شیار مرکزی
central government U حکومت مرکزی
central head U فشار مرکزی
central load U نیروی وارد به مرکز
central office U دفتر مرکزی
central office U مرکز تلفن
central office U تلکس و تلگراف
central pith U هسته یا مغز چوب
central planning U برنامه ریزی مرکزی
central position U قرارگاه مرکزی
central fissure U شیار مرکزی
central exchange U مرکزتلکس
central exchange U مرکز تلفن خودکار
central heating U گرمایش مرکزی
central bank U بانک مرکزی
central canal U مجرای مرکزی
central city U مرکز شهر
central city U شهر مرکزی
central convolution U شکنج مرکزی
central gyrus U شکنج مرکزی
central position U وضعیت مرکزی
central processor U پردازشگر مرکزی
central purchase U خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
central tendency U تمایل به مرکز
central terminal U پایانه مرکزی
central tendency U احتمال مطابقت داده با مقادیرمورد انتظار
central reserve U سکوی وسط
central reserve U سکوی میانی
central site U سایت مرکزی
central station U نیروگاه مرکزی
central war U جنگ عمده
central processor U پردازنده مرکزی
central war U جنگ عمومی
sprung strip metal insulation U عایقفنری
sprung strip metal insulation U نوارفلزی
central angle of arch U دهانه کمان
telephone central office U مرکز تلفن خودکار
central control desk U اطاق فرمان اصلی
central control desk U میزفرمان مرکزی
central control panel U مرکز کنترل
Central Intelligence Agency U مرکز اداره اطلاعات [ایالات متحده آمریکا]
central tendency measures U اندازههای گرایش مرکزی
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
central concrete membrane U پرده میانی بتنی
central angle at crest U فرجه ستیغ
central processing unit U واحد پردازش مرکزی
central treaty organization U پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
central treaty organization U انگلستان
central control panel U تابلوی مرکزی کنترل
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
German Central Bank U بانک مرکزی آلمان
measures of central tendency U اندازههای گرایش مرکزی
central air data U مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
central telegraph office U مرکز تلگراف اصلی
central focusing wheel U چرخهزوم مرکزی
central mixing plant U مرکز اختلاط بتن
central railway station U ایستگاه مرکزی راه اهن
Central African Republic جمهوری آفریقای مرکزی
central pastry kitchen U اشپزخانه ثابت پادگانی اشپزخانه غیر صحرایی
unit central processing U واحد پردازش مرکزی
central planning team U تیم طرح ریزی مرکزی
central processing unit U واحدپردازنده مرکزی
central mass storage U انباره انبوه مرکزی
central refueling provisions U سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
central pumping station U تلمبهخانه
central information file U سیستم اصلی ذخیره داده
top central manhole U حفرهمیانیورودفرد
central heating system U دستگاه حرارت مرکزی
central limit theorem U قضیه حد مرکزی
central pumping station U مرکزی
central postal directory U دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
organization of central american states U سازمان دول امریکای مرکزی
central food preparation facility U کارخانجات مرکزی تهیه موادغذایی
Recent search history Forum search
1سه ساکته برقی را چه میګوید؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com